آرتی جانآرتی جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

نفس دوباره

اولین دندان آرتی مامان !!!!!!!!

پسرم ، عمرم ، عشقم سه روز مونده به پایان شش ماهگیت که مامانی متوجه شدم دندان در آوردی . بالاخره این آب دهن ریختنات و گریه ها واسه خارش لثه پایان یافت و پیروز شدی یه دندان تیز کوچولوی سفید در بیاری . مامانی این خبر خوشو به همه دادم چقدر مامان جون با شنیدن این خبر خوشحال شد و قربون صدقه رفت . قراره من و بابایی واسه پسر خوشکلمون یه دندونک بگیریم البته فعلا یه جشن سه نفره چون دو روز دیگه ماه رمضان عزیزم . عاشقتم .
18 تير 1392

آرتی کوچولوی شاعر

سلام گل پسرم ا لهی مامانی قربونت برم که ثانیه به ثانیه زندگی ما با اومدنت قشنگتر و قشنگتر شده ، خندهات قشنگ گریه هات یه رنگه چشمهای معصومت دل مارو زنده می کنه الهی قربربونت بشم که چند مدل خنده و چند مدل گریه داری . مهمتر از همه وقتی از خواب بیدار میشی و مامانی صورت قشنگت و می شورم شرو ع می کنی به خواندن آواز بلند بلند ، زمانهایی که شاعریت شوکوفا میشه 1. وقتی جلو آینده خودت و می بینی 2. وقتی بابایی میاد خانه 3. وقتی وارد دستشویی و حمام می شی 4. وقتی مامانی ازت دور میشم الهی قربون صدای قشنگت بشم . شاعر کوچولوی من الان چند روزی یه تاب تو اطاقت وصل کردیم و واسه خودت صفا می کنی عاشق تاب خوردنی عسلی ولی انگار زیاد با رورورکت  حال نمی کنی ...
18 تير 1392
1